بازاریابی یا مارکتینگ، پروسه متقاعدکردن مشتری در این باره است که چرا باید از میان تمام رقبا، محصول یا خدمات شما را انتخاب کند؟ بهبیان دیگر، به نحوه برقراری ارتباط در راه قانعکردن مشتری، بازاریابی گفته میشود.
بازاریابی شامل تولید محصول یا ایجاد خدمات، شناسایی کسانی که احتمالا این محصول یا خدمات را میخرند یا میخواهند، بهبود و ارتقای محصول و خدمات و همچنین انتقال آنها به کانالهای مناسب فروش است. در این مطلب میخوانید که بازاریابی چیست و چه مراحل و اهدافی دارد.
تعاریف متعددی برای بازاریابی وجود دارد اما یکی از کاملترین آنها تعریف دکتر روستا است. بر اساس این تعریف بازاریابی شامل سه رکن است: بازارشناسی (شناخت مشتریان و نیاز آنها)، بازارسازی (خلق و به دستآوردن سهم بازار) و بازارداری (حفظ سهم بازار).
اهداف بازاریابی شامل موارد زیر است:
- جلب توجه مخاطبان بازار هدف؛
- متقاعد کردن مشتری برای خرید محصول شما؛
- ارائه روش خاص و کمخطری که انجامدادن آن برای مشتری آسان است.
اگر هدف کسبوکار شما فروش بیشتر محصول یا خدماتتان است، باید در جواب بازاریابی چیست پاسخ داد که بازاریابی همان راهی است که در رسیدن به هدف کمکتان میکند. هر کاری که در راه متقاعد سازی مشتری برای خرید محصول یا خدمات خود انجام میدهید، مثل تبلیغات، فعالیت در رسانههای اجتماعی، ارائه کوپنها، حراجها و حتی نحوه نمایش محصولات، در دسته بازاریابی قرار میگیرد.
۴ مرحله بازاریابی
پس از پاسخ به سؤال بازاریابی چیست باید مراحل آن را بررسی کنیم. برای آنکه شرکتها اطمینان یابند که محصولات یا خدماتشان برای فروش و ارائه آماده است، باید مراحل مختلفی از بازاریابی را طی کنند.
۱. ایدهپردازی
بازاریابی زمانی شروع میشود که درباره یک محصول یا خدمات، شروع به ایدهپردازی میکنید. پیش از آنکه ارائه محصول یا خدماتی را راهاندازی کنید، باید تصمیم گیری کنید که میخواهید چه چیزی را بفروشید، چه گزینههایی در دسترستان هست یا به چگونگی بستهبندی و ارائه محصول به مصرفکنندگان بیندیشید.
۲. تحقیق و آزمایش
پیش از آنکه بتوانید ایده خود را عمومی کنید، باید در زمینه بازاریابی به تحقیق و آزمایش بپردازید. در این فرایند محصولات از این نظر بررسی میشوند که مشخص شود که علاقه مصرفکننده چیست تا ایدهها بر اساس آن تغییر یابد و در نهایت اینکه برای این محصول چه قیمتی مناسب است.
تحقیق درمورد رقبا میتواند در تعیین قیمت بهینه و ایجاد بهترین ایدهها برای بازاریابی و استقرار در بازار، به شما کمک کند.
۳. تبلیغات
اطلاعاتی که پس از تحقیق و آزمایش جمعآوری کردهاید، میتواند به تعریف بازاریابی و همچنین در ایجاد کمپین بازاریابی به شما کمک کند. کمپینها میتواند شامل مدلهای مختلفی از رسانه، رویدادها، تبلیغات مستقیم، مشارکتهای مالی، روابط عمومی و موارد دیگر باشد.
قبل از شروع کمپین تبلیغاتی برای بازاریابی، معیارهای مشخصی را برای سنجش میزان تأثیر آن کمپین تعیین کنید تا بتوانید با کمک آن اثرگذاری را ارزیابی کنید.
۴. فروش
برنامه ریزی کنید که میخواهید محصول خود را کجا و چگونه بفروشید؛ برای مثال، شرکتهای کالاهای مصرفی محصولات خود را به عمدهفروشان و عمدهفروشان نیز آن را به خردهفروشان میفروشند.
در بازار صنعتی، روند خرید طولانیتر است و تصمیمگیرندگان بیشتری را در بر میگیرد. ممکن است شما فروشنده محلی، ملی یا بینالمللی باشید. برخی از شرکتها محصولات یا خدمات خود را فقط بهصورت آنلاین میفروشند. کانالهای فروش و توزیع شما در تعیین خریداران محصولات شما، زمان و چگونگی خرید آنها مؤثرند.
ازاریابی ۴ مدل دارد که در زبان انگلیسی به ۴P معروفاند:
- محصول (Product)؛
- قیمت (Price)؛
- تبلیغات (Promotion)؛
- مکان (Place).
۱. محصول (Product)
مدل اول بازاریابی محصول است. محصول روند اطمینان شما نسبت به آمادهبودن محصول یا خدمات خود برای فروش و ارائه است؛ محصول یا خدمات شما باید شکاف میان بازار را پر، نیاز مصرفکنندگان را برآورده و درمیان رقبا ایستادگی کند.
۲. قیمت (Price)
قیمت نام رسمی مبلغی است که مصرفکننده، در ازای کالا یا خدمات دریافتشده از سمت شما، پرداخت میکند. این مبلغ باید با ارزش کالا یا خدمات دریافتی متناسب باشد.
۳. تبلیغات (Promotion)
و اما مدل سوم در بازاریابی را تبلیغات تشکیل میدهد. تبلیغات اطلاعاتی است که در قالب تبلیغات هدفمند به مصرفکنندگان ارائه میدهید تا آنها را به محصول خود علاقهمند کنید. بهطور معمول، تبلیغات دارای یکی از این ۲ هدف است:
- تولید لید (سرنخ)؛
- شروع خرید واقعی.
۴. مکان (Place)
مکان به نحوه و مکان فروش محصولات اشاره دارد. کلیه تصمیمات مبنی بر نحوه توزیع، بخشی از فرایند کلی بازاریابی شما محسوب میشود.
انواع بازاریابی
۱. بازاریابی اینفلوئنسری (Influencer Marketing)
طبق اعلام انجمن ملی تبلیغدهندگان (ANA)، اینفلوئنسر با تمرکز بر قدرت نفوذ بر خریداران بالقوه و جهتدهی بر فعالیتهای بازاریابی پیرامون این افراد، پیام یک برند را بهسمت بازارهای بزرگتری هدایت میکند.
در اینفلوئنسر مارکتینگ، بهجای بازاریابی مستقیم برای گروهی از مشتریان، اینفلوئنسرها – که میتواند شامل سلبریتیها، تولیدکنندگان محتوا، حامیان یا کارمندان باشد – مسئول معرفی یک برند میشوند و بر مخاطبان هدف آن تأثیر میگذارند.
۲. بازاریابی رابطهای (Relationship Marketing)
بازاریابی رابطهای به استراتژیها و تاکتیکهایی اشاره دارد که بهمنظور ایجاد وفاداری، مشتریان را به بخشهای مختلفی تقسیم میکند. این نوع بازاریابی با قویکردن بخشهای بازاریابی، بر مبنای بانک اطلاعاتی، تبلیغات رفتاری و تجزیهوتحلیل، باعث هدف قراردادن دقیق مصرفکنندگان و ایجاد برنامههای وفاداری مشتری میشود.
مسئلهی کلیدی در انجام این کار جلب رضایت مشتریانی است که در حال حاضر از برند شما رضایت دارند.
با استفاده از نرمافزار بازخورد مشتری کار خود را شروع کنید تا کمپین امتیاز تبلیغکنندهی شبکه (Net Promoter Score; NPS) را دایر کنید. این کار به شما کمک میکند که بدانید مشتریانتان چه کسانی هستند؛ پس از آن، از روشهایی استفاده کنید که این مشتریان خوشحال را به طرفداران دوآتشهی برندتان تبدیل کنید.
سپس میتوانید از آنها بخواهید که محصول شما را به دیگران توصیه کنند، در مطالعهی نمونهها شرکت کنند یا به شما کمک کنند که با شیوههای دیگر بازاریابی رضایت مشتری را کسب کنید.
۳. بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)
بازاریابی ویروسی یک پدیده بازاریابی است که افراد را به انتقال پیامهای بازاریابی به دیگران ترغیب میکند. لقب «ویروسی» از آن جهت است که افرادی که در معرض پیام هستند، آن را همان طور به هم انتقال میدهند که ویروس بین افراد منتشر میشود.
۱۲. بازاریابی محتوا (Content Marketing)
یکی از انواع بازاریابی، بازاریابی محتواست. بازاریابی محتوا ابزاری کلیدی برای بازاریابی درونگرا و دیجیتال است، زیرا محتوا چیزی است که به مخاطبان و موتورهای جستوجویی مانند گوگل اجازه میدهد که اطلاعات موردنیاز را در وب پیدا کنند.
با این تعریف، این نوع بازاریابی شامل ایجاد، انتشار و توزیع محتوا به مخاطبان هدف شماست. متداولترین مؤلفههای مربوط به برنامهی بازاریابی دیجیتال، شبکههای اجتماعی، بلاگها، محتواهای بصری و محتواهای ویژهتری مانند ابزارها، کتابهای الکترونیکی یا وبینارها هستند.
هدف از بازاریابی محتوا کمک به مخاطبان هنگام خرید است. اول از همه، قبل از اینکه مشتری خرید کند، سؤالات متداول و نگرانیهای آنها را شناسایی کنید؛ پس از آن، تقویمی را با قابلیت ویرایش تنظیم کنید که به شما در ایجاد و مدیریت محتوایتان کمک کند. این کار همچنین به شما کمک میکند که برای تسهیل انتشار آن، سیستم مدیریت محتوا داشتهباشید.
۱۳. بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing)
بازاریابی شبکههای اجتماعی برای تبلیغ برند و محصولات شما روی پلتفرمهای شبکههای اجتماعی (فیسبوک، اینستاگرام، لینکدین و توییتر) محتوا تولید میکند. هنگام نوشتن محتوا مخاطب خود را به خاطر داشتهباشید. هیچکسی به شبکههای اجتماعی وارد نمیشود که محصولی را بخرد؛ بنابراین، به فکر محتوایی باشید که مفید، آگاه کننده، جذاب و متقاعدکننده باشد.
محتوای منحصربهفرد شما باید با پلتفرم مشخصی متناسب باشد که آن را به اشتراک میگذارید تا بتوانید توجه به این پست را بیشتر کنید.
۱۴. بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)
بازاریابی ویدئویی از ویدئو به عنوان رسانه استفاده میکند. ایده این است که ویدئوهایی را تهیه کنید و آنها را در وبسایت، یوتیوب و شبکههای اجتماعی خود آپلود کنید تا آگاهی از برند را افزایش دهید، مخاطبان احتمالی را به مخاطبان واقعی تبدیل کنید و قرارداد ببندید؛ حتی برخی از اپلیکیشنهای بازاریابی ویدئویی، بر اساس فعالیتی که دارید، امکان تحلیل، پرورش مشتری و امتیازدهی را به شما میدهند.
۱۵. بازاریابی صوتی (Voice Marketing)
بازاریابی صوتی از سخنگوهای هوشمندی مانند آمازون الکسا (Amazon Alexa) و گوگلهوم (Google Home) برای آگاهی افراد و پاسخ به سؤالات موردعلاقهی آنها بهرهمند میشود.
بهینهسازی وبسایتتان با جستوجوی صوتی بسیار شبیه به بهینهسازی برای جستوجوی ارگانیک است، اما میتوانید با ساخت فعالیتهای گوگل یا مهارتهای الکسا، از آن نیز فراتر بروید و راهکارهای مبتکرانهای را ابداع کنید.
۱۶. بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
بازاریابی ایمیلی شامل ارسال محتوای آموزشی یا جذاب و پیامهای تبلیغی برای افرادی است که به خواست خود برای دریافت پیام از طرف شما موافقت کردهاند. هدف اصلی، ارسال پیامهای بازاریابی شخصیسازیشده برای مشتریان است تا ارتباط شما با مشتریان واقعی یا احتمالی افزایش یابد.
همچنین، با گسترش این ایده میتوانید از بازاریابی ایمیلی برای پرورش مشتریان با محتوایی استفاده کنید که آنها را به سمت خرید تشویق کند.
بر اساس موقعیتی که دارید، باید (GDPR، CAN-SPAM Act) و سایر قوانین نظارتی ایمیل را بپذیرید. اساسیترین این قوانین در مسئولیت ارسال ایمیلهای تجاری خلاصه میشود؛ فقط به افرادی ایمیل ارسال کنید که انتظار دارند پیامی را از شما دریافت کنند، یعنی آن را انتخاب کردهاند؛ انصراف از اشتراک را برایشان آسان کنید و هنگامی که با آنها ارتباط برقرار میکنید درمورد اینکه چه کسی هستید، شفاف باشید.
با در نظر داشتن این مسئله، اولین چیزی که به آن نیاز دارید، برنامهریزی برای این است که چگونه لیست ایمیل خود را تهیه کنید که پایگاه دادهای از مخاطبانی است که میتوانید به آنها ایمیل ارسال کنید.
متداولترین مکانیزم فرمهای جذب مشتری در وبسایت شماست. پس از آن، برای ارسال ایمیل، پیگیری و نظارت بر مؤثر بودن ایمیلهای خود، به نرمافزارهای بازاریابی ایمیلی و CRM نیاز دارید. ممکن است برای پیشرفت استراتژی ایمیل خود و افزایش کارآمدی، بخواهید به نرمافزارهای اتوماسیون ایمیل، که ایمیلها را بر اساس معیارهای راهاندازی ارسال میکنند، نگاهی بیندازید.
۱۷. بازاریابی مباحثهای (Conversational Marketing)
بازاریابی مباحثهای توانایی داشتن مکالمات شخصی یکبهیک از طریق کانالهای مختلف و ملاقات با مشتریان با شیوهی مدنظر و در زمان و مکان دلخواه آنهاست. این نوع بازاریابی فراتر از گفتوگوی زنده است و تماسهای تلفنی، پیامها، مسنجر فیسبوک، ایمیل، اسلک (Slack) و سایر برنامهها را در بر میگیرد.
هنگامی که کار را شروع میکنید، ابتدا کانالی را که مخاطب شما در آن قرار دارد، شناسایی کنید؛ با این حال، چالش اصلی مدیریت کانالهای مختلف است بدون اینکه در پاسخ دادن تأخیری صورت گیرد، پیام بهاشتباه منتقل شود یا کارایی نداشتهباشد. به همین دلیل است که استفاده از ابزارهای بازاریابی مباحثهای، مانند صندوق ورودی مشترک (Unified Inbox)، برای تسهیل عملکرد شما اهمیت بسیاری دارد.
۱۸. بازاریابی همهمهای (Buzz Marketing)
۳۳. بازاریابی مجاورتی (Proximity Marketing)
در بازاریابی مجاورتی برندها از بیکن (Beacons) برای تبلیغ حراجهای خود استفاده میکنند و هنگامی که مشتری به یکی از مغازههای آنها نزدیک میشود و اپلیکیشن آنها را دارد، از طریق دستگاههای بلوتوثی به گوشیهای همراه آنها پیغام میفرستد.
بیکنها همچنین موقعیت افراد را در مغازه تعیین میکنند و تخفیفهای مربوط به محصولات و برندی را که در آن قسمت قرار دارند، برای آنها ارسال میکنند.
۳۴. بازاریابی رویداد (Event Marketing)
بازاریابی رویداد به منظور تبلیغ یک برند، محصول یا سرویس، رویدادی را برنامهریزی، سازماندهی و اجرایی میکنند. رویدادها میتوانند به صورت حضوری یا آنلاین انجام شوند و شرکتها نیز میتوانند میزبان رویدادی باشند، به عنوان غرفهدار شرکت کنند یا اسپانسر آن باشند.
بسیاری از سازمانها از تجربهی منحصربهفرد خود در صنعت برای ارائهی جلسات آموزشی مفید استفاده میکنند؛ در ازای آن، پس از اینکه حضار، به عنوان کارشناسان موضوع مدنظر، برند را مشاهده کردند، پذیرش برند و تثبیت ذهنی آن در فکر مشتری انجام میشود.
در راستای این استراتژی یا به جای آن، میتوان در انتهای رویداد تبلیغاتی را ارائه کرد تا حضار علاقهمند را به خرید ترغیب کرد.
۳۵. بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)
بازاریابی تجربی رویدادهای حضوری تجربیات و تعاملاتی را در بر میگیرد که ارتباطات احساسی ماندگاری را بین برند و جامعهی مخاطب شکل میدهند.
بازاریابی تجربی بازاریابی رویدادی را فقط یک گام پیش میبرد؛ با این هدف که غیر از اطلاعات، چیزی را به شرکتکنندگان ارائه دهد که بتوانند حتی پس از اتمام رویداد، آن را همراه خود داشتهباشند؛ به این ترتیب، تجربهای جادویی را برای حضار به وجود میآورد.
۳۶. بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing)
بازاریابی تعاملی نوع مبتکرانهای از انواع بازاریابی است که از طریق آن مخاطبان میتوانند با عوامل بصری جذاب یا ویدئوهای مربوط به محتوای شما تعامل داشتهباشند.
این شکل جدید از بازاریابی خلاقیت شما را برانگیخته میکند؛ در نتیجه، به شما اجازه میدهد که داستان گیرایی را تعریف کنید که یکی از بهترین راهها برای جلبتوجه مخاطبان است. نمونههایی از بازاریابی تعاملی شامل ویدئوهای جذاب و اینفوگرافیکهای تعاملی هستند.
۳۷. بازاریابی جهانی (Global Marketing)
بازاریابی جهانی بر نیازهای بالقوهی خریداران در سایر کشورها تمرکز دارد. به طور معمول، استراتژی بازاریابی جهانی به یک کسبوکار نیاز دارد تا تحقیقات جدیدی را در بازار انجام دهد، کشورهایی را که ممکن است محصولات کسبوکار در آن موفق باشند، شناسایی کند و برند را به گونهای متمرکز کند که بازتابی از نیازهای آن جامعه باشد.
۳۸. بازاریابی چندفرهنگی (Multicultural Marketing)
بازاریابی چندفرهنگی تدوین و اجرای کمپینهای انواع بازاریابی است که هدف آن قرار دادن افراد با قومیتها و فرهنگهای متفاوت در مخاطبان اصلی برند است.
این کار نهتنها به شما کمک میکند که با گروههای کوچک ارتباط بگیرید و همراه شوید، بلکه سبب میشود قومیت و فرهنگ آنان را به رسمیت بشناسید و به گروههای بزرگتر یاری برسانید که درک کنند بیشتر کشورها ترکیبی از افراد با تفاوتهای فراوان هستند و فقط متأثر از یک نژاد یا فرهنگ اصلی نیستند.
۳۹. بازاریابی آگاهکننده (Informative Marketing)
بازاریابی آگاهکننده نوعی از بازاریابی است که با تمرکز بیشتر بر واقعیتها و توجه کمتر به احساسات، به طور مشخص به پیامی اشاره میکند که بازاریابی شما قصد دارد آن را انتقال دهد.
این روش بازاریابی توجه خود را بر چگونگی حل مشکلات مشتریان با مشخصهها و مزایای محصولاتتان گذاشتهاست و حتی میتواند محصولات شما را با رقبایتان مقایسه کند. اگرچه این نوع بازاریابی برای انجام اقدامات مطلوب، بر واقعیتها و آمار و ارقام تکیه دارد، این کار را به صورت متقاعدکنندهای انجام میدهد.
۴۰. بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ (Neuromarketing)
بازاریابی عصبی نیز یکی دیگر از انواع بازاریابی است. این بازاریابی ترکیبی از علم عصبشناسی (Neuroscience) و بازاریابی است تا همخوانی احساسی کمپینهای فعلی و آیندهی خود را ارزیابی کنند.
به این منظور، شرکتهایی مانند ایمرشن نوروساینس (Immersion Neuroscience) و اسپارک نورو (Spark Neuro) تکنولوژیای را گسترش دادهاند که میتواند پاسخهای شیمیاییعصبی و فیزیولوژیکی مشخصی را ارزیابی کند که هنگام استفاده از محتوای بازاریابی نشاندهندهی مشارکت احساسی هستند.
۴۱. بازاریابی ترغیبی (Persuasive Marketing)
تمرکز این نوع از انواع بازاریابی بیشتر بر احساسات است و توجه کمتری به واقعیتها دارد. هدف این نوع بازاریابی این است که در مخاطب احساسی را مرتبط با برند به وجود آورد تا به اقدامات مطلوب برند منجر شود.
۴۲. بازاریابی انگیزشی (Cause Marketing)
بازاریابی انگیزشی نوعی از مسئولیت مشارکت اجتماعی است که هدف آن پیشرفت جامعه و در عین حال آگاهی از برند است و این کار را با حمایت از انگیزههای خیرخواهانه انجام میدهد.
توضیحی که شریل گرین (Sheryl Green)، نویسندهی کتابی در حوزهی بازاریابی انگیزشی با عنوان کار خوب انجام دهید تا بهتر شوید (Do Good to Do Better)، برای این سناریو مطرح کرده، بدین صورت است:
«هیچچیز خوشحالکنندهای درمورد فروش ابزارها (ویجتها) وجود ندارد. سوزان قصد دارد قدرت بازاریابی انگیزشی را پیدا کند. او متعهد شدهاست که ۱٪ از فروش کلی خود را به حمایت از بانک غذایی محلی اختصاص دهد؛ همچنین، صبح هر شنبه را در آشپزخانههای سوپ، به سرو غذا به بیخانمانها میگذراند. وی جعبههای اهدایی را در اتاق استراحت کارمندان خود قرار دادهاست و پس از کار، زمانی را به کارمندانی که میخواهند داوطلب شوند، اختصاص میدهد. او در آگهیهای تبلیغاتی خود به جای اینکه درمورد مراحل ساخت ابزارها توضیح دهد، به داستانی دربارهی چگونگی بازگشت کارمندانش به جامعه و سرو بیش از ۶۰۰۰ وعدهی غذایی در سال گذشته اشاره کردهاست. سوزان دیگر ابزار نمیفروشد، بلکه خاطرات فراموشنشدنی و مطبوعی را رقم میزند.»
همهی اینها به این دلیل است که سوزان، صاحب خیالی شرکت ابزاری، انتخاب کرد که کسبوکار خود را با آرزوهایش پیوند دهد تا از جامعه حمایت کند.
بازاریابی انگیزشی با پاسخ به این ۳ مورد شروع میشود:
- چه انگیزههایی بیش از همه برای من اهمیت دارند؟
- چگونه میتوانم از موقعیت شرکت خود برای پشتیبانی از این انگیزهها استفاده کنم؟
- چگونه میتوانم به مشتریان فعلی و احتمالی خود درمورد تلاشهایم توضیح دهم تا آنها نیز در آن مشارکت کنند؟
آخرین سؤال هم به کسبوکارتان و هم به انگیزه شما یا خیریهای که حامی آن هستید، سود میرساند.
۴۳. بازاریابی جنجالی (Controversial Marketing)
یکی دیگر از انواع بازاریابی، بازاریابی جنجالی است. بازاریابی جنجالی قصد ندارد در بین مخاطبان دوگانگی ایجاد کند. این کار یک روش جلبتوجه برای بیان عقیده است و برندها از آن برای شکلگیری گفتوگوهای کارآمد درمورد ارزشهای اخلاقی استفاده میکنند.
در سالهای اخیر، موضعگیریهایی که در مسائل حساس اجتماعی صورت میگیرند، میتوانند به عنوان بازاریابی جنجالی در نظر گرفته شوند. اگرچه ممکن است مشتریان احتمالیای که با شما مخالفاند را دلسرد کنید، مخاطبانی که موافقتان هستند تعهد بیشتری به برند شما خواهند داشت و از آنجایی که نظرشان همسو با عقیدهی شماست، احتمال بیشتری وجود دارد که پیام شما را تبلیغ کنند.
۴۴. بازاریابی زمینهای (Field Marketing)
بازاریابی زمینهای محتوای مربوط به توانمندسازی فروش، مانند مطالعات موردی، بررسی اجمالی محصول، مقایسهی رقبا و مواردی از این نوع، را تولید میکند تا به واحد فروش کمک کند که در آخرین مرحلهی خرید، مشتری احتمالی را به مشتری واقعی تبدیل کند.
هیچ راه درست یا اشتباهی برای بازاریابی وجود ندارد، به این شرط که این راه روش کارآمدی برای ارتباط با مخاطبان مدنظرتان باشد. بسیاری از شرکتها از یک یا چندین نوع بازاریابی استفاده میکنند تا پیام خود و سایر تلاشهایشان را در سراسر کمپینها تبلیغ کنند.
در نهایت، شما قصد دارید روشی را انتخاب کنید که برای خریداران محصول، موقعیت کاری، بودجه و منابع شما از همه بهتر باشد. هنگامی که برنامهی بازاریابی خود را تنظیم میکنید، اینکه در جریان فعلی در صدر باشید و از این دانش بهره بگیرید، به خودتان بستگی دارد.
عالی بود لطفا در مورد رشد کسب و کار هم مقاله بگذارید
سلام. مطلب خیلی مفید و آموزنده ای بود. به نظرم برای داشتن یه بازاریابی قوی، برندسازی خیلیییییی مهمه. از لوگو، بنر، کارت ویزیت، پوستر و تبلیغات گرفته تا وبسایت و … که باعث جذب و جلب اعتماد مشتری میشه
Thanks for thr great article!
Thanks for thr great article!